سخنی در مورده دین زرتشت یا دین بهی

اصالت و خانواده ی اشوزرتشت: وی از خاندان ایرانی تبار بنام «اسپنتمان» بدنیا آمد. نام پدرش «پوروشسب» و نام مادرش «دغدو» بود. همسر او «هووی» نام داشت. اشوزرتشت سه پسر بنامهای «ایست واستر، اوروتتنر، خورشید چهر» و سه دخر بنامهای «تریتی ، فرنی، پوروچیستا» داشت.

در دین زرتشت واژه ی دین اینگونه تعریف شده: درک و برداشت و شناخت درست و خوب از زندگی.

تعریف انسان دیندار: یک دیندار کسی است که با کمک خرد (عقل) به دیدن و شناختن دنیای درون و پیرامون خود پرداخته و راه راستی و درستی را دریافته و برگزیده باشد.

نام های دین در بیان زرتشت: دین یا به زبان اوستایی دئنا به معنی دیدن ، شناختن ، فهمیدن و همچنین وجدان آمده است. اشو زرتشت پیام و آموزشهای خود را دئنا ونگوهی ( دین خوب یا همان دین بهی ) نامیده است.

به پیروان زرتشت چه میگویند؟ دین بهی ریشه دار تر از دیگر نام ها بوده و زرتشتیان بهدین نامیده میشوند. نام های دیگر هم بر این دین نهاده شده از جمله عبارتند از: مزدایی ، مزدسینی ، مزداپرستی ، اهورایی و ... و سرانجام زرتشتی تا گویای نام و پیام آور آن باشد. روی هم رفته به زرتشتیان عنوانهای دین بهی ، بهدینان ، دین زرتشتی و زرتشتیان را بکار میبرند.

نام درست پیامبر چیست؟ به زبان اوستایی زرتوشترا بوده که اکنون به آن زرتشت میگوییم. ما زرتشتیان در گفتگوهایمان از پیامبر به نام اشوزرتشت یاد میکنیم. اشو به معنای پاک راست و درست میباشد و زرتشت نیز به معنای ستاره ی طلایی است.

زرتشت در چه سالی میزیسته است؟ دو نقل از زمان زندگیه پیامبر هست که یکی تاریخ کلایسک و دیگری تاریخ سنتی نامیده میشود. به عقیده ی تاریخ نگاران بسیاری تاریخ کلاسیک باید درست تر باشد. تاریخ کلاسیک میگوید زرتشت حدوده6500تا 10000 سال قبل میزیسته ولی تاریخ سنتی که مبتنی بر گفته های تاریخ نویسانه دربار ساسانی میباشد زمان زندگیه اشوزرتشت را حدوده 900تا1800 سال قبل از میلاد مسیح میداند.

چه کسانی تاریخ کلاسیک را مطرح کردن: تاریخ کلاسیک بیشتر توسط فلاسفه ی بزرگ یونان بیان شده که عقیده ی آنان به شرح زیر است:

1-افلاطون: در حاشیه ی کتاب افلاطون بنام الکیبیادس نام دارد و از کتابهای قدیمی بشمار میرود ظهور زرتشت را 6000سال پیش از خود میداند. افلاطون347تا 400سال پیش از مسیح میزیسته

2-ارسطو: ارسطو در کتاب دیالوگ خود مینویسد: مغان یا شاگردان زرتشت خیلی قدیمی تر از مصریانند.آنها بر دو اصل استوارند روح خوبی و روح بدی.روح خوبی زئوس یا اورمزد نامیده میشود و روح بدی اریمانوس یا اهریمن نامیده میشود.

3-اودخوس: اودخوس کلدانی که در سده ی چهارم پیش از مسیح میزیسته و از دوستان نزدیک افلاطون بوده زمان زرتشت را حدوده 6000سال پیش از افلاطون ذکر میکند.

4-خانتوس لیدیایی: وی که 500سال پیش از مسیح میزیسته و در رساله ی خود مینویسد که زرتشت 6000 سال پیش از یورش خشایار شاه به یونانیان  زیست میکرده و در کل میتوان گفت 6480 سال پیش از مسیح ذکر کرده است.

5-پلینوس: از قوله ارسطو تاریخ زرتشت را 6000سال پیش از افلاطون میداند.

6-هرمی پوس: که 300سال قبل از مسیح میزیسته تاریخ زرتشت را 7000سال قبل از خود میداند.

7-هرمودوروس: زمان زرتشت را 5000سال قبل از جنگ تروی میداند که حدوده 6100سال قبل از میلاد مسیح میشود.

8-دیوجنس لاریتوس: که در اوائل قرن سوم پس از میلاد میزیسته زمان زرتشت را 7000سال قبل از میلاد مسیح میداند.

9-پلوتارک: از مورخین نامدار میباشد که در 46تا125 سال بعد از مسیح میزیسته و تاریخ زرتشت را7000سال قبل از میلاد میداند.

فهرست نوشته های کلاسیک ازین بیشتر است ولی بقوله فرهنگ مهر سخن در این است که با این همه اقوال معتبر چرا عده  زیادی از دانشمندان متاخر تاریخ کلاسیک را کنار گذاشته و به دنبال تاریخ سنتی میروند؟

تمامه تاریخ هایی که بیان شد را با 2012 جمع کنید و مشاهده خواهید کرد که زرتشت حدوده 7000تا10000سال قبل میزیسته.

آیا زرتشتیان به چند خدایی معتقدن؟

متاسفانه در بین جوامع ما در مورده دین زرتشت اندیشه ای بد تصور میشود که زرتشتیان به چند خدایی معتقدن ولی حقیقت امر چیزی دیگر است. نمیدانم چرا عده ای از انسانهای متحجر و خشک مذهب دوست دارند که دین زرتشت را با این حرفهای دروغ زشت نشان دهند. شاید هم میترسند که اگر عقاید زرتشت فاش شود این دین دوباره فراگیر شود به همین دلیل دست به چنین کاری میزنن.

باید بگویم زرتشتیان خدای یکتا را میپرستن و به خداوند یکتا اهورا ، مزدا ، اهورامزدا و اشامزدا میگوین و این چند اسم بودن دلیل بر چند خدایی نیست چراکه اگر اینطور باشد مسلمانان نیز باید معتقد به صدها خدا باشند چون برای خدا صدها اسم بیان میکنن ولی حقیقت امر این است که هم زرتشتیان و هم مسلمانان یکتا پرستن و یک معبود را میپرستن و هیچ یک کافر نیستن.

آیا برای خدا نقطه ی مقابلی وجود دارد؟

باز هم این انسانهای مریض که خود را بر حق میدانند با پراکندن این تفکر که اهریمن در مقابل اهورامزدا قرار دارد سعی بر آن دارن تا بگویند زرتشتیان اعتقاد به دو خدای بدی و خوبی دارن ولی این تفکر در نزد زرتشتیان کاملا احمقانه است چرا که زرتشتیان بر این باورند که اهورامزدا یا همان خدای یکتا هیچ نقطه ی مقابلی ندارد و او قدرت مطلق هستی است. در اعتقاد زرتشت خداوند خرد است ولی خرد خدا نیست یا خدا محبت است ولی محبت خدا نیست. خداوند در برگیرنده ی تمامه خوبیهاست و بدی در او راه ندارد. خداوند بدی نیافریده بلکه همه چیز را خوب و نیکو خلق کرده.

اگر اهورامزدا بدی نیافریده پس این بدیها از کجا می آیند؟

نیروهایی همزاد در اندیشه ی انسانها وجود دارد که یکی خوب و دیگری بد است.هر دوی آنها نیک اند و این انسان است که با اندیشه ی خود باعث دگرگونی میشود. این دو گوهر پیوسته با اندیشه ی انسان است و سنجش آن بوسیله ی اندیشه ی انسان صورت میگیرد. مثلا دوری کردن از انسانها خوب نیست ولی این دلیل نیست که دوری کردن از انسانها همیشه بد است چرا که بعضی وقتها دوری گزیدن از انسانها برای به آرامش رسیدن خوب است. مثال دیگر اینکه عبادت خوب است ولی دلیل بر آن نیست که همیشه خوب باشد چرا که اگر کسی همواره در حال عبادت باشد و از زندگی و خانواده ی خود بگذرد که من دارم کار نیک انجام میدهم نه تنها خوب نیست بلکه بسیار نکوهیده و پلید است. پس بدی و خوبی همزادن و هردو نیک و قابله ستایش وهردو لازم و ملزوم یکدیگرند و اینکه تشخیص دهیم خوبی و بدی در چه زمان خوب و بد است به طرز اندیشیدن انسانها بر میگردد. پس اهورامزدا همه چیز را نیک آفریده و این اندیشه ی انسان است که باعث دگرگونی میشود.

آیا زرتشتیان اعتقاد به سرای آخرت دارند؟ زرتشتیان نه تنها به بهشت و جهنم معتقدن بلکه عالم برزخ و پل صراط را نیز باور دارند.

پل صراط یا پل چینوت(CHINAVAT): خط یا پلی که دو جهان را از هم جدا میکند.شاید خط فرضی باشد که دو گونه زندگانی را از هم جدا میکند. هنگامی که آدم بدکار و گناهکار به آن نزدیک میشود ، لبه ی باریک و تیز آن پدیدار شده و مانع گذشتن گناهکار میشود. بنا به روایتی دیگرهنگامی که روان نیکوکار به آن نزدیک میشود تاریکیها روشن شده و روان نیکوکار هم به شکل آتش، از روی لبه تیز پل عبور میکند.تغییر روح گات ها و شکل مادی به پل چینوت دادن، مقدمه ای برای پدید آوردن بهشت و جهنم به صورت مکانی برای اقامت روان اشوان و بدان بود. گات ها همچنین فاش میکند که وجدان (دَاِنا) بدکاران آنان را رنج میدهد و به سرمنزل دروغ ، میفرستد.

وندیداد که وسواسی برای گرامی داشتن و مواظب از سگ پاسدار نشان میدهد، سگهایی را، در مدخل پل چینوت پیش بینی میکند تا نیکوکاران را در سفر روی پل همراهی کنند. سگها، به بدکاران کاری ندارند و به آنان یورش نمیکنند. این وظیفه ی سازنده و صلحجویانه سگها، نشانه ی استفاده ی نمادی از آنهاست. بندهش این سگها را سگهای معنوی میخواند و معتقد است که فرشتگان هم برای پیشباز نیکوکاران روی پل خواهند بود. بنابر نوشته ی دینکرد، سروش و آذر از جمله این فرشتگان هستند.

به نظر این بنده ی حقیر پل طراط چون شباهت زیادی با پل چینوت دارد و چون زرتشت خیلی قدیمی تر از موسی و دیگر پیامبران ابراهیمی است پس احتمال قوی میرود که پل طراط در دین ابراهیمی بر گرفته از پل چینوت زرتشتیان است و این پل صراط تقلیدی از پل چینوت است.

سوال و پاسخ های بیشتری در این وبلاگ قرار خواهد گرفت ولی هرچند مطالب خود را کامل بدانم باز هم جای سوالهای مطرح نشده باقیست پس خواهشمندم سوالهای خود را در قسمت نظر خواهی قرار دهید. بدون شک به سوالهایتان در قالب سوال و پاسخ جواب خواهم داد. با تشکر از استاد هاشم رضی و استاد فرهنگ مهر چرا که برای تهیه ی این مطالب از کتابهای این دو استاد گرانقدر بهره جسته ام و نبردن نام این دو بزرگوار در این وبلاگ بس ناجوان مردانه است.

همچنین از شما دوستان متشکرم که این وبلاگ را برای مطالعه ی دین راستین زرتشت انتخاب کردید. به زودی کتابهای مربوط به دین زرتشت و حمله ی اعراب به ایران در این وبلاگ قرار خواهد گرفت.

با تشکر از همه ی شما دوستان که تا اینجا ما را همراهی کردید.

           جاوید ایران زمین

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: